اگر خودکشی را تلاشی عامدانه تعریف کنیم که باعث کشته شدن فرد می شود، مثال های فراوانی از این رفتار در دنیای جانوران نیز دیده می شود. زنبورهای عسل ما را نیش می زنند، با وجود آنکه می دانند این کار مرگ آنها می شود. گونه خاصی از شته ها نیز برای مقابله با لارو سوسک مهاجم اقدام به پاره کردن بدن خود می کنند که با پراکنده ساختن ماده ای چسبناک باعث مرگ هر دو جانور می شود. با این وجود، رفتارهای مذکور فداکاری نوع دوستانه برای حمایت از کلونی است. برای آنکه رفتار جانور خودکشی محسوب شود، انگیزه اصل حیوان باید صرفا رها کردن خود از درد و عذاب فردی باشد؛ نه اینکه شرافتمندانه خود را برای هدفی والاتر قربانی کند. موضوعی که تعیین آن تقریبا برای دانشمندان غیر ممکن است.

موش هایی که توسط باکتری «Toxoplasma gondii» آلوده می شوند، ترس خود نسبت به شکارچیان را از دست می دهند و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که توسط گربه ها شکار شوند. فایده باکتری مذکور از انجام این عمل آن است که گربه میزبان اصلی باکتری است و باکتری در نهایت در روده گربه مستقر می شود. خطاب کردن رفتار موش با عنوان خودکشی بیشتر تعمیم این مفهوم به شمار می رود؛ چرا که موش کاملا با اراده آزاد به این عمل دست نمی زند. با این وجود، مطالعه ای که سال گذشته در کالج سلطنتی لندن انجام شد، کشف کرد که ممکن است بین عفونت باکتری T.gondii در انسان و بیماری شیزوفرنی نیز ارتباطی وجود داشته باشد. اگر ما بپذیریم که بیماران روانی می توانند دست به خودکشی بزنند، بنابراین می توان همین رفتار را نیز در موش ها مصداق خودکشی به حساب آورد.